دو روز است شب ها برای فردا برنامه ریزی می کنم ، و البته خدا بخواهد ، در عمل هم خوب پیش می رود ،

و از این بابت خیلی خوشحالم ،

در بحث های داخل شرکت خیلی خیلی کمتر از گذشته ، یعنی در قیاس با بقیه "چهارنفریم" 10 درصد شرکت می کنم و این خیلی خوبه ، 

با همکار مذکور در این دو روز بیشتر از دو سه جمله صحبت نکردم .

و کلا از این روند خیلی راضی ام.

مسیر دانشگاه تا خونه از مترو خیلی طول می کشه. تقریبا سه ساعت و ربع در راه خواهم بود و با کتاب های سنگین و کوله لپ تاپ این مسیر سخت تر هم میشه. مخصوصا ساعت های شلوغ که کیفم دو متر با خودم فاصه داره و بین جمعیت گیر کرده. ولی دیروز عصر تصمیم گرفتم با دوس جون و بچه ها تا تجریش برم و برای تنوع مسیر رو عوض کنم. ضمن اینکه از 4 صبح بیدار بودم و تا اون ساعت دقیقه ای استراحت نداشتم. و انرژی نداشتم برسم خونه کاری کنم. پس زودتر رسیدن تاثیری نداشت. با رزی گفتیم و خندیدیم. از نیمه راه تنها شدم و گیج خواب. جلوی ایستگاه ایستاده بودم و منتظر بودم تا پیاده شم. یهو دیدم خانم روی پله ها از حال رفت و افتاد. بی هیچ حرکتی. من نزدیک ترین فرد به اون بودم. رفتم کمکش. مردها اصلا کمک نمی کردن و فقط نگاه می کردن. من هم می خواستم پیاده شم و هم کلی وسیله و بار همراهم بود. با زحمت از مترو خارج کردیم. گوشیش زنگ می خورد و ما نمی دونستیم فشارش افتاده ؟ یا ایست قلبی کرده؟ یا ... موبایلشو جواب دادم. گفتم این خانم رو می شناسین حالش بده. مادرش بود. زد زیر گریه. گفت کمکش کنین. منم گفتم پیشش می مونم و موندم. با برانکارد بردیمش تو اتاق کارکنان مترو و اسپری آسم رو از کیفش پیدا کردیم. کم کم بهتر شد ولی بازم نفس نمی تونست بکشه و نگران می شدیم. دلم براش سوخت. ای کاش خوبه خوب بشه. از اورژانس اومدن و با تزریق و ماساژ بهتر شد. اسمش رامش بود و برادرش رامین. رامین اومد دنبالش و تا وقتی که برسه پیشش موندم و بعد خداحافظی کردم و رفتم خونه. مسیرشون گلشهر بود. 

حکمت متروی امروز ما هم این بود. 

البته صبح هم یک اتوبوس به من کمک کرد و سر راهش منو رسوند تا دانشگاه و گفت اگر می تونی با من بیا. هر روز صبح از این مسیر میره. چون صبح زود تاریکه و کارتن خواب ها هستن اگر راحتی  می رسونمت. 

خط تجریش کار میکنه. نمی دونم با این اتوبوس صبح ها برم یا نه ؟؟ 

حوصله ام برفی ست...با کمی قندیل دلتنگی...از گوشه های دلم اویزان

اهای....کافیست ک کمی ها کنی تا اب شوم!

+الان که دارم پست میذارم ساعت دقیق9:35 دقیقه صبحه....یک روز افتابی و نسبتا خنک (البته فعلا)

   امروز از 1 تا 5 کلاس دارم(شیمی تجزیه و میکروبیولوژی)....هر دو استادش خوب هستند.

+دیروز جشن ورودی ها تو دانشگاه بود تو تالار دانشکده...یکی یکی استان ها رو اسم مبردندگبچه های اون استان

میومدند بالا بهشون یه هدیه میدادند...

بیشتر تعداد بچه ها مال یزد و تهران بودند...(شهر ما هم 5 تا پسر)

ورودی های امسال ی جوری اند

یا خیلی بچه نشون میدند یا خیلی سن بالا.

امسال هم که ورودی بهمن نداریم....کلی واسه مهر ورودی گرفتند...مثلا ما کلاسمون 22 نفریم اونا 55 نفرند..

خب زیاده دیگه!!!

حالا جالبش اینجاست که این وسط پس ورودی بهمن چی میشه؟؟!!

الان میگم:عاغا ورودی بهمن قرار بین الملل بگیرند:O:(((

اخه کسی که مثلا بین الملل بخواد بخونه دیگه نمیاد رشته مارو بخونه

میره

رشته های پزشکی

یعنی طرف باید چقد رتبش گند باشه

که بخواد بیاد دانشگاه ما این رشته رو بخونه:|

خدا به داد برسه:((

پووووووووووووف!

+الانم تا قبل از کلاس یکم باید درس بخونم...

واسه اخر هفته برنامه ریزی درسی کنم...

زود نیست

بهتر از انبار شدنه

من درس انبار شده دوست ندارم:(

پارسال هم همین کار کردم...خ.نذم در طول ترم

موقع امتحان واسه خودم میرفتم گردش:دی

اینقده خوب بود:)))

ما برویم دیه

بای بای:*

زیرآسمان انقدر رااااه میرم تا فراااموشت کنم....

یهو دیدی خودمو یااااادم رفت....توکه خیالت رااااااااحت نگران نباش دیگه یاد گرفتم.....

کااااش میدونستی....خیلی چیزارو که من میبینمو تو نه....شاعر پریشاااان خیال غمگیییییینی رو که توهماتش به 

دل خودش میشینه و هیچ توقعی از دنیاااااااااااااااااااااااااا نداره....تو برووووو عقبو نگاااااه نکن....طااااااقت ندااااارم/ی

وقتی تورو یادم بره برااااای خودم جشن میگیرم.....خیاااالت رااااحت....من وفادااااریییم حرف ندااااره.....

همه چيز درباره جشن ازدواج برترين مخلوقات عالم

 چهره رسول خدا با شادماني رو به علي خنديد و گفت آيا چيزي داري كه مهريه دخترم باشد؟ علي گفت: حال من بر تو پنهان نيست. جز شمشير و يك شتر چيزي ندارم. پيغمبر گفت: شمشير را براي جهاد و شتر را براي آب دادن خرما براي خود و باركشي در سفر مي خواهي همان زره را مهر قرار ده.

 گروه صنعتی تمکو (تکنو میکس کردستان) از سال 1390 فعالییت خود را در زمینه طراحی  و  ساخت ماشین آلات عمرانی آغاز نموده و با مدداز خداوند متعال آماده ارائه خدمات براساس سفارش مشتریان می باشد. این گروه عمده فعالییت خودرا درزمینه طراحی وساخت دستگاههای عمرانی و صنایع ساختمانی متمرکز  نموده است. لذا این مرکزافتخار دارد که  بابهره گیری  از تکنولوژی مدرن  و دانش فنی روز وبه کار گیری کادر فنی مجرب و اصول طراحی و فنی مهندسی گام بلندی  درراستای صنعت عمرانی این مرز وبوم بردارد. لازم به ذکراست که همه ساله ، سهم بسیار زیادی از بودجه و سرمایه های ملی کشور ،  صرف احداث واحدهای مسکونی ،مراکز درمانی، تجاری،آموزشی  ،  بهداشتی  و... می شود که یقینا بدون  توجه به انتخاب مصالح ساختمانی  مناسب  و استاندارد ،  این نوع
سرمایه گذاریها  نوعی هدر رفت ثروت ملی محسوب می گردد. در سالهای اخیر شرکت های تولیدی  و  سازندگان تجهیزات  و  مصالح ساختمانی  با آگاهی  به علم روز و بهره گیری از تجربیات  کشورهای پیشرفته  وصنعتی ونیز به کارگیری   اصول فنی به چنان  پیشرفتهای نایل آمده اند که می توان آینده ای روشن و موفق برای صنعت  عمرانی  و  ساختمانی  کشور تصورکرد. این گروه نیز امید دارد همگام با دیگرتولید کنندگان  سهمی هر  چند اندک در پیشرفت و  ترقی صنایع عمرانی و ساختمانی داشته باشد.  لذا در  این زمینه منتظر  دریافت نظرات و پیشنهادات کلیه  کارشناسان  و صاحب نظران  خواهیم بود./.

فتا، همایش تخصصی برگزار می کند.

به مناسبت هفته نیروی انتظامی، پلیس فتای مازندران با مشارکت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران، همایش تخصصی پلیس فتا را با فعالان فضای مجازی برگزار می کند.

سرهنگ احمدرضا رستمی امروز به مازندنومه گفت: در این همایش بسیاری از فعالان حوزه آی تی و انفورماتیک مازندران به همراه مدیران و فعالان رسانه های مجازی(وب سایت ها و وبلاگ های استان)حضور دارند.

فرمانده پلیس فتای مازندران با بیان این که علاوه بر مدیران و خبرنگاران سایت های خبری و نیز گردانندگان وبلاگ ها، سایر فعالان این حوزه نیز دعوت هستند، افزود:مدیران نت سراهای استان، مدیران آی تی و انفورماتیک سازمان ها و ادارات و بانک های مازندران، دانشجوها و دانش آموزان فعال بخش آی تی  و برخی مسئولان و مرتبط با این حوزه حضور دارند.

وی زمان برگزاری این همایش را صبح چهارشنبه هفدهم مهرماه و ساعت شروع برنامه را 8:30 اعلام کرد.

خاطرنشان می کنیم این همایش در سالن سلمان هراتی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران، واقع در میدان امام ساری برگزار می شود و حضور همه فعالان مجازی استان در آن آزاد است.

ﺣَﻮﺁﺳَﺖ ﺑﺂﺷَﺪ ﺑﺂﻧﻮ!. ﺍﮔَﺮﺑﻪ ﻣَﺮﺩﯼ


ﺑﯿﺶ ﺍَﺯﺣﺪ ﺑﻬﺎﺑﺪﻫﯽ. ﺩﯾﮕﺮﺑﺮﺁﯼ ﺩﺁﺷﺘَﻨَﺖ


ﺗَﻠﺎﺵ


ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ. ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺳﺮﺩﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﮐَﻠﺎﻣﺶ ﺑﯽ ﺭﻭﺡ.




ﺩَﺳﺘﺂﻧَﺶ ﯾَﺦ ﺯَﺩﻩ. ﺣَﺮﻑ


ﻫﺂﯾَﺶ



ﺑﻮﯼ ﺩﻝ ﻣﺮﺩﮔﯽ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ!! ﻭﺁﻏﻮﺷﺶ


ﺑﻮﯼ ﻫَﻮﺱ